• وبلاگ : از بلاگ تا پلاك
  • يادداشت : از سانديس تا تحريم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + مخ تش 
    مهديه جان؛ واسه آخر اتوبوسه خانوما حرف در نيار !
    اي بابا ! باز که سلامم نيس که
    پاسخ

    D:
    @ من :
    تو اتوبوس خانما که هر چي مي رفت اخر اتوبوس ديگه برنمي گشت عزيز جان
    پاسخ

    ايشونم راست ميگه !!! جاي تأمله
    + من 
    البته شايان ذکر است که غير از اين نکته که جنابون آقايون(!) بهرامي، عنابستاني و احمدي از دو طرف مي خوردند، در اتوبوس خواهران هر خوراکي که زياد مي اومد، زحمت کشيده و براي جلو گيري از اسراف و با نيت صد در صد خالصانه به دادش مي‌رسيدند!
    تقبل الله!
    پاسخ

    خجالت ميديد ديگه... مي دونيد که اگه زياد ميومد و خراب مي شد ، اصراف مي بود، !!! بازم خوبه ما جورشو مي کشيديم ...D:
    اومدم دقيقا همين حرف خانم (مهديه) رو بگم که ديدم ايشون گفتند .
    شما هم که ماشالله دو طرف رو رد نميکرديد . هم بستني ماشين خانم ها و هم سانديس ماشين آقايون . درسته ؟
    تا اونجايي که من يادمه يه بار هم خانم ها ما رو بستني مهمون کردند و بعدها ما فهميديم . اين پ.ن اولت دقيقا درسته برادر اويس .
    مخلص هر چي بسيجي سانديس خوره . ما پدر در پدر سانديس خوريم .
    ايشالله سال ديگه جبران ميکنند !
    همين و بس ! ياعلي
    پاسخ

    به هر حال اطلاع رساني حرف اولو مي زنه ، خصوصا ميون ارتش سايبري!!!
    خب شما (شما و اقاي عنابستاني و اقاي بهرامي ) که بهتون خوش گذشت ... اصن تو تحريم نبودين
    پاسخ

    بازم يادت رفت :!!!!! اول سلام D: - مگه به شما بد گذشت؟!!!
     <      1   2