احمد- احمد، مهدی
مهدی جان ، احمد بگوشم
این آوایی بود که خیلی زیاد میون دو نفر رد و بدل میشد .
بعد از تشکر و قدردانی و ... از تموم بروبچ اردو بالاخص مسئولین، خدمتگذاران و کارگران و کارگردانان و ...
از لحظهای که از اردو برگشتیم، می خواستم یه تشکر جانانه و بیادموندنی از یکی از دوستان که هرگز به چشم نیومد بکنم.هر چند اینجا و اینطوری، نمیتونم حقشو ادا کنم!
این پست هم فقط برا اونه !
کسی که همیشه و همه جا دیده میشد ولی دریغ از کمی کمک ، دریغ از کمی توجه
کسی که اگه نبود شاید خیلی از کارای تدارکات و هماهنگی ها و ... توی اردو (البته زمین نمی موند، چون کسی دیگه این کارارو میکرد!!!) اما فکر نکنم به این خوبی انجام میشد.
من که شاهد بودم مدیر اردو از هر 4 تا تماس موبایلی، یکیش به این شخص بود برای هماهنگی و انجام کارها.
شب و روز - وقت و بی وقت - خسته باشی یا نباشی - استراحت کردهباشی یا نکرده باشی و ... باید کارارو راست و ریس میکردی.
و چه حیف شد که من نتونستم کمکش کنم ...(البته برخی از دوستان بعضی جاها یاریش میکردند، که اینجا باید گفت ایول)
اجرش با شهدا و خیل دعای دیگه که اینجا جاش نیست.
پ.ن: عکسشم بعد از یه سری تغییر میزارم.
اینم عکسش
... نظر ...