سفارش تبلیغ
صبا ویژن


   نگاه ....... و پلاکهای چروک خورده .....
   نوشته شده توسط :دست خط در 89/1/12 - 11:17 ع

 

 

سلام و عرض ادب محضر همه دوستانی که در این چند روز با هم همسفر شدیم در سفر به سرزمین نور.
این چهارمین سفری بود که از طرف دفتر توسعه وبلاگهای مثلا دینی میومدم. و شاید آخریش باشه. انشالله.
یادش بخیر.

اولینش -سال 1385-که اولین سفر من هم بود به سرزمین نور. مسئول اردوو از اساتیدی بود که برای اداره ی چنین اردووهایی تجربه ها داشت. ولی برای هماهنگی با بروبچ و مسئولین دفتر توسعه کمی کم تجربه . (البته اصل سفر بسیار پربار برگزار شد. بسیار) مسئولین دفتر توسعه هم همراه و همسفر  و البته شاهد و ناظر بر اداره ی امور و برنامه ها بودند.
دومیش-سال 1386- که مسئول و مدیر برگزاری عوض شده بود . ولی ایشون هم از مدیران با تجربه ی برگزاری چنین اردووهایی بودن. بسیاری از بروبچ از خاطره چنین اردوویی از مشتریان پروپا قرص چنین اردووهایی شدن. البته ایشون هم برای هماهنگی با بروبچ و مسئولین دفتر توسعه کمی کم تجربه . (البته اصل سفر بسیار پربار برگزار شد. بسیار) مسئولین دفتر توسعه هم همراه و همسفر  و البته شاهد و ناظر بر اداره ی امور و برنامه ها بودند.
سومیش-سال 1387- اصل برگزاریش تق و لق بود. دیگه حضرات مسئولین دفتر توسعه برگزاری چنین اردووهایی رو به نفع خودشون نمی دیدن. یعنی چندان هم براشون سود نداشت. ولی عاقبت با اصرار خیلی از بروبچ وبلاگنویس برپا کردن. منم با هزار درد و دردسری که داشتم راهی شدم. ولی جا دشمنتون خالی. پام که به پای اتوبوس رسید. یکدفعه خبردار شدم. مدیر و مسئول اردوو هنوز معلوم نیست رسماً کیه! مسئولان دفتر توسعه هیچ کدوم همرا و همسفرمون نیستن.! و مسئولین این مثلاً اردوو از بین همون همسفرای قبلی هستن. راحت تر بگم:...... بروبچ همسفر در سالهای قبلی . حالا همراه و همسفر شده بودن با هم و اردوو رو برپا کرده بودن و مسئولیتهای مختلف رو هم بین هم تقسیم کرده بودن و یا علی انشالله به امید خدا راه افتاده بودن و استارت رو زده بودن.
(خدایا .......شاخام که در اومده بود. مونده بودم . توی این چند دقیقه مونده به راه افتادن اتوبوس تصمیم بگیرم راهی بشم یا نه؟!...... آخه من که برای همسفری با چنین اردوویی یاعلی نگفته بود!!!!! - بگذریم که بعد از اتفاقات نابهنجاری که افتاد . راهم رو جدا کردم تا بیش از این بازیچه ی دست مسئولین دفتر توسعه نشم. مسئولینی که با کسانی که بهشون اعتماد میکنند صادقانه برخورد نمیکنند. آخه به نفعشون نیست.) البته  اینبار همه مسئولین اردوو با هم هماهنگ بودن.(اصل سفر بسیار پربار برگزار شد.) مسئولین دفتر توسعه البته نه همراه و نه همسفر  و نه شاهد و ناظر بر اداره ی امور و برنامه ها بودند.

چهارمیش که امسال باشه. به مدیریت همون مسئول پارسالی برگزار شد. البته امسال خودشون از همون اول کار همراهمون اومدن(برعکس پارسال) الباقی ماجراهای اردووی امسال رو هم انشالله کم کم و با صبر و حوصله توی وبلاگ دست خط... عرض میکنم خدمتتون.
ولی خداییش زحمتها کشیدن. خدا اجرشون بده که هرچند دست تنها بودن ولی تمام توانشون رو گذاشتن. من اینکاره نیستم. یعنی نه توانش رو دارم و نه مال اینکارام. وگرنه کمک میکردم. اومدم تا امسال یک چیزایی رو برای خودم ثبت کنم برای همیشه. نمی دونم شاید دیگه قسمت نشه از این سفرها . شایدم دیگه قسمت نشه با این همسفری ها........

خوش گذشت. ممنون و سپاسگزار از تمام مسئولین برگزاری اردوو. بخصوص مسئولین برگزاری. مسئولین اجرایی اردوو.
مخصوص عرض میکنم خدمت جناب بهرامی:. آقای بهرامی مختصر و مفید حرفام همین بود. و هرچه دروبلاگ خودم می نویسم همین حرفاس که همه با سبک خاصی نوشته شده .شنونده باید عاقل باشه. که هست.




  • کلمات کلیدی :
  • ... نظر ...